شهریورگان

زمان مطالعه: 4 دقیقه
بروزرسانی: 1402/09/15
بازدید: 2543

از جشن شهریورگان یا آذر جشن می‌توان به یکی از باشکوه‌ترین جشن‌های دوازده‌گانه ایران و ازشمار جشن‌های آتش یاد کرد.

آشنایی با تاریخچه جشن باستانی شهریورگان

فرهنگ ‌باستانی ایران سرشار از برگزاری مراسمات وجشن‌هایی بوده است، که با هدف نیایش برگزار می‌شده ومردم به صورت گروهی به شکرگزاری نعمت‌ها و الطاف اهورا مزدا می‌پرداختند. تقویم دوره ایران باستان علاوه براینکه ماه‌ها نامی داشته‌اند، روزها نیز اسم گذاری شده بودند. بدین  صورت که هر ماه با نام اهورا مزدا شروع شده وبا اسامی فرشتگان مقرب الهی ادامه یافته، تا به دیگر فرشتگان برسد. از دیدگاه یزدان شناسی اوستایی شهریور ماه میان امشاسپندان، ملا‌ ئک و خدایان شش‌گانه از لحاظ مقام ومرتبت رتبه دوم را دارد. نخستین آن بهمن ماه ودومین ماه شهریور ماه است. در ایران باستان رسم بر این بوده، زمانی که نام روز با نام ماه یکی می‌شدند را جشن بگیرند. روز چهارم هرماه به نام شهریور نام‌گذاری شده بود بنابراین  4 شهریور ماه هر سال جشن شهریورگان برگزار می‌کردند. امروزه زرتشتیان این روز را به‌نام روز پدر نیز می‌شناسند، زیرا شهریور از امشاسپندان مردگونه بوده و به معنای شهریاری بر اراده ونفس درونی است.

 

جشن باستانی شهریورگان

 

اما ریشه نام شهریورگان از کجا بوجود آمده است؟

واژه شهریور از کلمه خشَثروَئیریه ریشه گرفته است که به معنای شهریاری مطلوب و با اراده است. این نام در کتب اوستا «خشتر وئیریه» آمده‌است که دو جزء به حساب می‌آید، جزء اول آن به معنای کشور، پادشاهی وحکومت وجزء دوم آن به معنای ارزو است. از این رو قرارگرفتن این دو کلمه در کنار هم به معنای پادشاهی ویا کشور آرزو شده است. در معنای عام بهشت نیز ازاین کلمه برداشت می‌شود. خشَثروَئیریه از فرشتگان مقرب الهی بوده که از آن به عنوان نماد مروت یاد می‌کردند، زیرا یاری رسان بینوایان ونیازمندان بوده است. براساس نظر ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه،فرشته شهریور ماه حافظ فلزات ارزشمند وجواهرات دنیا  بوده و به باقی ماندن و حفظ آن‌ها در این دنیا کمک می‌کند. در این روز مردم  به فقرا احسان کرده و طعام میدادند، به حضور پادشاهان می‌رفتند ، شادباش گفته و به جشن و شادی در این روز بزرگ می‌پرداختند.

مراسم جشن شهریورگان

هم اکنون نیز 4 شهریور ماه به عنوان روز شهریورگان شناخته شده و عده ای نیز این روز را جشن می‌گیرند. برتری جشن شهریورگان از دیگر جشن ها را میتوان از دو جنبه دیگر نیز در نظر گرفت، اول اینکه در این ماه محصولا کشاورزی وکشت وزرع جمع‌آوری می‌شود و چون دستیابی به نتیجه هر کاری همراه با جشن وشادی است و این روز برای مردم نتیجه گرفتن از نعمت کشت وکار و زحمات خود و بدست‌آوردن محصول است، این روز را جشن گرفته و شادی می‌کنند. که در واقع این جشن، جشن سرخرمن می‌باشد. از سوی دیگر آمادگی برای فصل پاییز و شروع فصل جدید است. از آن‌جا که شروع کاری رانیز با شادمانی می‌دانستند در نتیجه برای این جشن احترام ویژه ای قا ئل بودند و با شادی فراوان این مراسمات را برگزار می‌کردند. این جشن، جشن آتش‌های خانگی نیز محسوب می‌شد. در این روز مردم اغلب در خانه‌های خود آتش روشن کرده وبه ستایش پروردگار وشکرگزاری از نعمت‌ها می‌پرداختند. در شب هنگام نیز به دلیل تغییر هوا این آتش را به بام‌های خود منتقل می‌کردند. در خانه‌ها معمولا مهمانی برپا می‌شد و از خوراک ها و غذاهای متنوع استفاده کرده و بهترین تدارکات را در نظر می‌گرفتند. جشن شهریورگان در طول تاریخ توسط مردم به ویژه ایرانیان مرکز ایران وپارسیان هند برگزار میشد. اما امروزه این جشن در میان زرتشتیان فراموش شده و فقط برخی از خانواده‌های قدیم کرمان این جشن را برگزار می‌کنند. از جانب دیگر اهمیت این جشن، به دلیل سه اتفاق بزرگ نیز گرامی داشته می‌شده و فقط به سبب تلفیق اسامی نبوده است. تولد داراب و مرگ مانی که این‌ها از شخصیت های بزرگ آن دوران بوده‌اند و نیز گرامیداشت روز پدر.

 

جشن شهریورگان

 

زایش داراب و مرگ مانی

براساس تاریخ ایران، چهارم شهریور ماه دو اتفاق مهم را در بر داشته، که زایش و مرگ دوتن از برجسته‌ترین شخصیت‌های آن دوران بوده‌است، زایش داراب ومرگ مانی. از آن ‌جا که روز دقیق زایش کوروش بزرگ نامعلوم ودر هیچ کدام از منابع تاریخی یاد نشده است، لذا برخی این روز را زادروز کوروش بزرگ می‌دانند. با توجه به تاریخ و شباهت های داراب در شاهنامه فردوسی و  تعریف‌های دیگر تاریخ نامه های ایران ویونان درباره کوروش بزرگ، می‌توان پی برد که شخصیت داراب از روی شخصیت تاریخی کوروش شکل گرفته است. با برگزاری مراسم زادروز داراب یا کوروش در روز جشن شهریورگان یاد و خاطره پادشاهی کوروش در یاد مردم و تاریخ‌نگاران زنده نگه می‌ماند. از سوی دیگر از این روز به عنوان روز مرگ مانی نیز یاد کرده‌اند. روز مرگ مانی را مانویان یکی از بزرگ‌ترین جشن‌ها می‌دانستند. آن گونه که از کتب تاریخی برداشت می‌شود مرگ مانی در چهار روز گذشته از شهریور ماه، شهریور روز، روز دوشنبه، ساعت یازده، در استان خوزستان ود شهر بیلاباد بوده است. مانی یکی از پیامبران بزرگ صلح جوی ایرانی، تمام عمر شصت ویکساله خود را  صرف گسترش وتبلیغ دین مانوی کرد. در باور مانوی جنگ میان دو جهان تاریکی و روشنایی به نابودی ماده و رهایی روح منجر می‌شود. جهان مادی در دین مانوی نماد تاریکی و پلیدی است و انسان که موجودی دوگانه‌است (روح از دنیای روشنایی و جسم از دنیای تاریکی) می‌تواند به نیروهای روشنایی برای پیروزی نهایی کمک کند. او تمام ادیان وپیامبران پیشین خود را به رسمیت شناخت و گرامی داشت برخلاف آن که ادیان دیگر، ادیان قبلی خود را رد و یا به رسمیت نمی‌شناختند. مانی وپیروانش بیش از تمام ادیان دیگر از خود کتاب و آثار مکتوب در پیوند فرهنگ و هنر به جای گذاشته‌اند. گستردگی پیروان مانی بدین صورت بود که پیروانش قریب به هزار سال در گستره‌ای از شمال اروپا تا شرق چین زندگی می‌کردند. یکی از بارز‌ترین آیین‌های مانی، شیوه دست دادن مردمان با دست راست بود. مانی همانند مزدک سرنوشت تلخی داشت، او را  در جلسه مناظره موبدان در حضور بهرام یکم احضار کردند و در یک دادگاه درمحاکمه عقایدش او را به جرم کفر محکوم به مرگ کردند. او در زندان نیز از هر فرصتی برای تبلیغ دین و اندیشه‌های خود استفاده می‌کرد. در روزی که موبدان ومردم مشغول برپایی جشن شهریورگان بودند، مانی به حکم موبدان  و با تایید بهرام‌شاه در شهریور روز از شهریور‌ماه سال 276 میلادی پس از شکنجه‌های هولناک کشته شد و پیکرش را برای مدت طولانی بر دروازه شهر گندیشاپور آویزان کردند. دروازه ای که تا صدها سال بعد از آن به دروازه مانی یاد می‌شد.

تاکنون هیچ نظری ثبت نشده است

مجله گردشگری

مشاهده همه مقالات
امتیاز 4.5 از 5 | از 100 کاربر