جشن های ایرانی

زمان مطالعه: 3 دقیقه
بروزرسانی: 1402/11/23
بازدید: 2047

درباره جشن های ایرانی باستان چه می‌دانید؟ اگر نگاهی به تاریخ ایران باستان بیاندازید، خواهید دید در تقویم باستانی جشن‌های و رسوم زیادی وجود داشته که پشت هر کدامشان یک قصه یا یک دلیل است. در حال حاضر از این همه جشن فقط عید نوروز، چهارشنبه سوری و شب یلدا در میان عموم مردم جشن گرفته می‌شود و برخی جشن‌های دیگر هم فقط در برخی از شهرهای ایران برگزار می‌شود و همه گیری ندارد. در این مقاله قصد داریم در زمان سفر کنیم و نگاهی به همه جشن های ایرانی  و اعیاد باستانی ایران بیاندازیم و ببینیم که کدامشان هنوز هم برگزار می‌شوند. اگر دوست دارید در این سفر با لحظه آخر همراه باشید، این مطلب را تا انتها بخوانید.

جشن های ایرانی

جشن عید نوروز

جشن نوروز در اولین روز سال خورشیدی ایرانی برگزار می‌شود. از زمان ایران باستان تا اکنون در این روز همه مردم شروع سال جدید را جشن می‌گیرند. این جشن نه تنها در ایران بلکه در کشورهای زیادی از قاره آسیا و کشورهای فارسی از جمله ایران، آذربایجان، تاجیکستان، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، سوریه، عراق، گرجستان، جمهوری آذربایجان، آلبانی، چین، ترکمنستان، هند، پاکستان و... زبان جشن گرفته می‌شود اما خانه اصلی این جشن ایران است و انگار که نامش در شناسنامه ایرانی‌ها به ثبت رسیده است.

اینکه جشن نوروز اصلا از کجا وارد فرهنگ ایران باستان شده به درستی روشن نیست. برخی معتقدند زمانی که کوروش کبیر به بابل حمله کرد. این رسم را از آنها به یادگار آورد و از آن پس در ایران هم روز اول آغاز ساحل جشن گرفته می‌شد. ایرانیان معتقدند نوروز آغاز رستاخیز طبیعت و زایش بوستان است و همانطورکه طبیعت نو می‌شود انسان هم باید با روان و نگرش تازه به زندگی نگاه کند. شاید برایتان جالب باشد بدانید روز بین‌المللی نوروز در فهرست یونسکو به ثبت رسیده است.

جشن نوروز؛ مهم ترین جشن های ایرانی

واژه نوروز از کجا آمده است؟

واژه "نوروز" از فارسی میانه به ما رسیده است و ریشه آن به زبان اوستایی می‌رسد. معنای واژه نوروز  ششمین روز فروردین با نام "روز خرداد" بوده است اما در حال حاضر این کلمه برای عموم شروع سال معنا می‌دهد. ایرانیان باستان به نوروز ناوا سردا می‌گفتند. باید بدانید که تلفظ واژه نوروز در زبان‌های مختلف تلفظ متفاوتی دارد. هندی‌ها آن را Nauroz  تلفظ می‌کنند، در الفبای لاتین Nowruz  گفته می‌شود. در یونسکو هم به همین شکل ثبت شده است. افغان‌ها این واژه را næu̯ɾo:z می‌خوانند و تلفظ آن در فارسی مردم تاجیکستان هم به شکل næu̯ɾʉz یا næu̯ɾɵz است. در فارسی میانه تلفظ این کلمه به شکل no:g ro:z بوده است و در فارسی معیار هم nou̯ɾu:z تلفظ می‌شود.

جشن نوروز در افسانه‌ها و اسطوره‌ها

در شماری از متن‌‌های قدیمی ایران مانند شاهنامه فردوسی، تاریخ طبری درباره نوروز حرف زده شده است. برخی از این متون به این روایت اشاره کرده‌اند که جمشید یا کیومرث ( دو پادشاه باستانی ایران) نوروز را در ایران پایه‌گذاری کرده‌اند. در شاهنامه فردوسی درباره شکل‌گیری نوروز نوشته شده است: " جم (یما) درحال عبور از در حال عبور از آذربایجان وارد ارگ جمشید می‌شود و درحالی که یک تاج زرین روی سر داشته، روی تخت او می‌نشیند. زمانی که خورشید به تاج او می‌تابد، جهان درخشان می‌شود و مردم همه شادمانی می‌کنند. آنها این روز را روز نو و جم را جمشید می‌نامند. به‌طورکلی چهره‌های اسطوره‌ای ایران مانند جمشید، سیاوش و کیخسرو با نوروز ارتباط تنگاتنگی داشته‌اند. در این روز جمشید بر دیوان پیروز می‌شود و بر پلیدی‌هایی همچون سرما پیروز می‌شود."

جشن فرورگان

مردم ایران باستان در روز نوزدهم ماه‌های ایران باستان در تقویم اوستایی فرورگان، فروردینگان یا فرودگ را برای بزرگداشت مردگان جشن می‌گرفتند. در این روز مردم بر سر مزارها می‌رفتند و شادی نوروز را با مردگان خود تقسیم می‌کردند. شاید با خودتان فکر کنید که چرا باید برای عزیزان از دست رفته خود جشن بگیریم؟ باید بدانید که در دین زرتشتی، سوگواری وجود ندارد و به همین دلیل در یادبود درگذشتگان جشن می‌گیرند.

مردم ایران باستان در این روز آتش می‌کردند و بر سر مزار مردگان عود قرار می‌دادند و سنگ قبر آنها را با آب و گلاب می‌شستند. این رسم درحال حاضر میان مردم ایران وجود دارد. معمولا با شروع سال جدید مردم بر سر مزار عزیزان از دست رفته خود می‌روند و به آنها سر می‌زنند تا شادی نوروز را با آنها تقسیم کنند. اما زرتشتی‌ها این رسم را درحال حاضر به همان شکل باستانی‌اش برگزار می‌کنند.

جشن فرورگان یا فروردینگان

جشن اردیبهشتگان

جشن اردیبهشتگان که به آن گلستان جشن نیز گفته می‌شود؛ یکی از جشن‌های باستانی ایران است که به آتش مربوط می‌شود. این جشن در روز دوم اردیبهشت خورشیدی برگزار می‌شده است و به همین دلیل هم این نام را روش گذاشته‌اند. اما چرا به این روز گلستان جشن می‌گویند؟ زیرا ایام برگزاری آن مصادف با آغاز باز شدن گل‌ها در اردیبهشت ماه بوده است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید جشن گل‌هایی که درحال حاضر در کشور هلند برگزار می‌شود، دقیقا مصادف با همین روز است. ایرانیان در این روز لباس سفید که نشانه پاکیزگی است می‌پوشیدند. جشن اردیبهشتگان در ایران باستان برای بزرگداشت پاکیزگی برگزار می‌شد زیرا پاکیزگی یکی از صفات اهورا مزدا بوده است.

جشن اردیبهشتگان

جشن خردادگان

جشن خردادگان برای بزرگداشت و پاسداشت آب و آبادی در ششمین روز خرداد ماه برگزار می‌شده است. در شاهنامه فردوسی ذکر شده که فریدون این روز را برای حمله به ضحاک انتخاب کرده است زیرا اعتقاد داشته روز نیکی است. در اوستا هم خریدا به کمال و رسایی معنا شده است و این جشن در واقع برای بزرگداشت این صفات نیز بوده است. در یک کتاب باستانی به زبان پهلوی درباره این جشن نوشته شده است: " خرداد سرور سال ها و ماه ها و روزهاست از این روی است که او سرور همه است. او آب را مایملک دنیوی است. هستی، زایش و پرورش همه موجودات جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست. چون اندر سال اگر نیک زیستن، به سبب خرداد است… او که آب را رامش بخشد یا بیازارد آنگاه خرداد از او آسوده یا آزرده بود. او را همکار تیر و باد و فروردین است."مردم ایران باستان برای بزرگداشت این روز به سرچشمه‌ها یا کنار رودها می‌رفته‌اند و کارهایی همچون تن‌شویی، نیایش و شادی انجام می‌داده‌اند.

جشن خردادگان

جشن تیرگان

تیرگان را باید یکی دیگر از جشن‌های باستانی ایران دانست که معمولا آن را در کنار آب جشن می‌گرفتند. آنها همدیگر را خیس می‌کردند و پس از آن از خدا طلب سالی به دور از خشکسالی و پر از باران می‌کردند. به این جشن ب‌ریزگان، آب‌پاشان، سرشوران نیز گفته می‌شود. از دیگر رسومی که در این روز برگزار می‌شده است می‌توان به رها کردن دستبند در باد و گرفتن فال کوزه اشاره کرد. درال حاضر مردم مازندران، فراهان و ارامنه اصفهان این روز را جشن می‌گیرند.

داستان جشن تیرگان

درباره داستان بنیان گذاشته شدن این جشن گفته می‌شود، زمانی که منوچهر (پادشاه ایران) و افراسیاب ( پادشاه توران ) در جنگ و ستیز با یک دیگر بوده‌اند؛ در روز اول تیر ایران از سپاه توران شست می‌خورد و به خاطر همین در این روز عزای عمومی اعلام می‌شود. سرانجام دو کشور تصمیم می‌گیرند که آتش بس اعلام کرده و جشن را تمام کنند. آنها تصمیم می‌گیرند مرز دو کشور را مشخص کنند تا دیگر هیچ کشور اجازه تجاوز به دیگری را نداشته باشد. برای مشخص کردن این مرز از آرش کمانگیر که یکی از ماهرترین کمان‌داران ایران بوده است می‌خواهند تا این کار را انجام دهد. او تیری پرت می‌کند که از بامداد همان روز تا نیمروز بعد در آسمان درحال پرواز بوده است و در نهایت در کنار رود جیحون در تنه یک درخت گردو فرو می‌رود و این رود را مرز بین ایران و توران در نظر می‌گیرند. گفته می‌شود آرش کمانگیر جان خود را پس از پرتاب این تیر از دست داده است. ابوریحان بیرونی در جایی ذکر کرده است که آرش قبل از پرتاب این تیر بدن برهنه‌اش را نشان داده و گفته است: اینک! بدن من عاری از هر گونه زخم یا بیماری است. اما بعد از این تیراندازی من نابود خواهم شد.»

یک روایت دیگر درباره جشن تیرگان وجود دارد که براساس آن نام تیشتر که درواقع فرشته باران بوده است، در ده روز اول این ماه به صورت یک جوان زیبا، در ده روز بعدی به شکل یک گاو نرو و در ده روز پایانی به شکل یک اسب در می‌آید. در این زمان او با دیو خشکسالی رو به رو می‌شود و سه شبانه روز با او وارد جنگ می‌شود. زمانی که این فرشته شکست می‌خورد دست به دامان خدا می‌شود و از او می‌‎خواهد او را در برابر دیو خشکسالی پیروز کند. در نگ بعدی او پیروز می‌شود و زمین پر از بارش باران و فراوانی می‌شود.

جشن تیرگان

جشن امردادگان

جشن باستانی بعدی که در مرداد ماه برگزار می‌شده است، امردادگان نام دارد. این جشن که یکی از فستیوال‌های دوازده‌گانه در ایران باستان بوده، در هفتم مرداد ماه هر ماه برای گرامیداشت منش، کنش و خویش کاری  برگزار می‌شده است. ایرانیان برای اینکه این جشن را برگزار کنند به باغ‌ها و مزارع می‌رفتند و به رقص و پایکوبی می‌پرداختند. اگر متن‌های کهن ایرانی را جستجو کنید اطلاعات زیادی از جشن امردادگان به دست خواهید آورد. برای مثال در کتاب بندهش که به زبان پهلوی نوشته شده است، درباره این جشن می‌خوانید: " امُردادِ بی‌مرگ، سَروَرِ گیاهانِ بی‌شمارست؛ زیرا او را به گیتی، گیاه، خویش است. گیاهان را رویانَد و رَمهِ گوسفندان را افزاید؛ زیرا همهِ دام‌ها از او خورند و زیست‌کنند. به فِرَشکردِ [/ نوگردانی‌ی ِ جهان و زندگی در پایان ِ کار ِ جهان به سالاری‌ی ِ سوشیانت، رهاننده‌ای از تبار ِ زرتشت، نیز «انوش» [/ خوراک ِ بی‌مرگی] را از امرداد آرایند. اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه امُرداد [از او] آسوده یا آزَرده بُوَد…"

یا در جایی دیگر ابوریحان بیرونی درباره این روز نوشته است: " معنای امرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد. امرداد فرشته‌ای است که به نگهداری جهان و آراستن غذاها و داروها که اصل آن از نباتات است و بر کنار کردن گرسنگی و زیان و بیماری‌ها می‌باشد، کارگزاری یافته‌است"

جشن امردادگان

جشن شهریورگان

جشن شهریورگان  نیز یکی دیگر از جشن‌های دوازده گانه باستانی است که در دسته جشن‌های آتش قرار می‌گیرد. این جشن در روز چهارم شهریور ماه برگزار می‌شده است. شهریور ماه از نظرهای دیگری هم در تاریخ ایران اهمیت دارد. برای مثال تولد کوروش کبیر در این ما است. همچنین شهریور به این جهت که فصل برداشت محصول است، برای کشاورزان اهمیت زیادی دارد و برای اینکه برداشتشان پر رونق و پر برکت باشد. جشن می‌گیرند و پایکوبی می‌کنند. در واقع ایرانیان باستان اعتقاد داشتند که شادی یکی از نعمت‌های خداوند است و غم و اندوه چیزی اهریمنی و شیطانی است و به همین سعی می‌کردند هر ماه را با یک جشن شروع کنند. در حال حاضر شهر کرمان در ایران این جشن درحال حاضر فقط در کرمان برگزار می‌شود.

جشن شهریورگان

جشن مهرگان

ایرانیان باستان پاییز را با جشن مهرگان آغاز می‌کردند. این جشن در 16 مهرماه برگزار می‌شده است. روایت‌هایی درباره این مساله وجود دارد که براساس آن برای ایرانیان این روز، جشن شروع سال بوده است و کوروش بعدها آن را به نوروز تغییر داده است. همچنین به نظر می‌رسد که کاوه آهنگر در روز مهرگان بر علیه ضحاک قیام کرده است. به نظر می‌رسد نام مهرگان را از روی الهه مهر یا میترا انتخاب کرده باشند. این الهه سرچشمه دوستی، راستی و دشمن دروغ بوده است. مردم در روز جشن مهرگان لباس ارغوانی می‌پوشیده‌اند، خانه‌های خود را آب و جارو می‌کردند و در خیابان‌ها مشغول به شعر خوانی و نواختن موسیقی می‌شدند.

جشن آبانگاه

در ماه دوم پاییز جشن آبانگان را در تقویم تاریخی خود داشته‌ایم. این جشن در روز دهم آبان برای نکوداشت ایزدبانوی آب، آناهید برگزار می‌شده است. برای مردم ایرانیان باستان در ابتدای امر عنصر آتش و در درجه دوم عنصر اهمیت داشته است و بنابراین جشن‌های زیادی براساس این دو عنصر در تقویمشان وجود داشته است. در تاریخ ایران باستان، در صفحه مربوط به جنگ‌های ایران و توران می‌خوانید که روزی افراسیاب دستور داد نهر و کاریزهای ایران را ویران کنند، زمانی که پسر شاه طهماسب بر افراسیاب پیروز شد، کاریزها را بازسازی کردند و آب‌ها روان شد. چند سال پس از اینکه جنگ این دو پادشاه تمام شد. خشکسالی هم به پایان رسید و باران شروع به باریدن گرفت. از آن پس مردم این روز را جشن می‌گرفتند. لباس‌های سفید می‌پوشیدند و به کنار چشمه‌‎ها و رودها می‌رفتند و این روز را جشن می‌گرفتند.

جشن آذرگان

آخرین جشن دوازده گانه باستانی، جشن آذرگان بوده است. این جشن در 9 آذر برگزار می‌شده و در دسته جشن‌های آذر بوده است. هدف از برگزار این جشن بزرگداشت صفت‌‌هایی همچون گشایش و بخشش بوده است. در این روز مردم به آتشگاه‌ها می‌رفتند و آتش می‌افروختند. سپس همراه با جشن و پایکوبی به خانه باز می‌گشتند. آنها در این روز سفره‌های خوراکی می‌انداختند و به درگاه خدا راز و نیاز می‌کردند. درحال حاضر این جشن در شهرهایی همچون کرمان، یزد، شیراز و تهران توسط زرتشتیان برگزار می‌شود.

جشن دیگان (خرم روز)

باستانیان زمستان را با جشن دیگان آغاز می‌کردند. شاید برایتان جالب باشد آنها سردترین روز سال را به نام اهورامزدا نام‌گذاری کرده بودند و اولین روز دی را زمان تولد خورشید می‌دانستند و به همین دلیل هم آن را جشن می‌گرفتند. در این جشن مردم و پادشاهان همگی لباس ساده  می‌پوشیدند و در کنار هم به رقص و پایکوبی می‌پرداختند. در این روز دستور دادن ممنوع بوده است و هر کس هر کاری برای دیگران انجانم می‌داده با میل و رغبت بوده است. این جشن پس از شب یلدا گرفته می‌شده و در آن روز مردم به استراحت می‌پرداتند. به جز این جشن، رویدادهای زیاد دیگری در دی ماه برگزار می‌شده است که از میان آنها می‌توان به جشن شب یلدا ( برای تمام شدن طولانی ترین شب سال، جشن سیر سیور برای دور کردن دیوها، جشن بتیکا برای دور کردن انسان‌های بد طینت و... اشاره کرد.

جشن بهمنگان

جشن بهمنگاه در دوم بهمنی برگزار می‌شده است و به آن بهمنجه نیز می‌گفتند. این جشن برای ستایش یکی از الهه‌های اهورامزدا به نام وهومن بوده است که آن را الهه اندیشه و منش نیک و پسندیده می‌دانستند. این الهه وظیفه محافظت از چهارپایان را نیز به عهده داشته است. در این جشن بهمنگان حیوانات ممنوع بوده و حتی کسی اجازه خوردن گوشت را هم نداشته است. در این روز مردم لباس سفید می‌پوشیده‌اند و جشن و پایکوبی می‌کردند. درحال حاضر هم برخی از زرتشتیان این جشن را برگزار می‌کنند.

جشن سده

یکی اگر جشن‌های مهمی که خارج از جشن‌های دوازده گانه در تقویم باستانی وجود داشته، جشن سده است. این جشن در تاریخ 10 بهمن برگزار می‌شود و زرتشتیان برای ستایش اهورا مزدا به پایکوبی می‌پردازند و برخی هم ساز می‌زنند. زرتشتیان هنوز هم این جشن را برگزار می‌کنند و در آن خواندن شاهنامه کاملا رواج دارد. این روز را با نام جشن آتش و جشن زمستان نیز می‌شناسند. در روایات مختلف به ارتباط بین جشن سده و عدد 100 اشاراتی شده است. مردم ایران باستان روز دهم بهمن را صدمین روز پس از شروع فصل سرما می‌دانند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید ایرانیان باستان ماه‌های دی و بهمن را اهریمنی می‌دانستند  و برای اینکه بتوانند از آن جان سالم به در ببرند، به دعا و نیاش زیاد می‌پرداختند و جشن‌های زیادی می‌گرفتند. از آنجایی که روز دهم بهمن از نظر ایرانیان باستان روز کشف آتش بوده و آتش مهم‌ترین عنصر طبیعت از نظر این افراد بوده است؛ جشن سده در همین روز برگزار می‌شود.

جشن سپندارمذگان

جشن سپندارمذگان را باید یکی از معروف‌‎ترین جشن‌های باستانی دانست که در 5 اسفند ماه برگزار می‌شده است. در این روز  الهه نگهبان بانوان پارسا و نیکخواه  را  ستایش می‌کرده‌اند و مردان برای بانوان خود هدیه می‌خریدند. در این روز زن را به عنوان نشانه‌ای از صفات خوب اهورامزدا ستایش می‌کرده‌اند. در این روز همه لباس‌های فاخر خود را می‌پوشیدند و زنان به تخت فرمانروایی می‌‌نشستند. درحال حاضر زرتشتیان این روز را با نام جشن مادر جشن می‌گیرند.

جشن چهارشنبه سوری

یکی دیگر از جشن‌هایی که در اسفندماه برگزار می‌شده و اکنون هم به صورت همه گیر در همه جای ایران برگزار می‌شود، جشن چهارشنبه سوری است. نظریه‌های مختلفی درباره خاستگاه چهارشنبه سوری وجود دارد. برای مثال برخی اعتقاد داشته‌اند در جشن فرورگان، ارواح مردگان به خانه باز می‌گردند. به همین دلیل در چهارشنبه پایان سال روی پشت بام‌های خود آتش روشن می‌کرده‌اند تا ارواح بتوانند خانه‌های خود را پیدا کنند. باید بدانید که شواهد و مدارک کافی درباره اینکه در زمان باستان هم این جشن برگزار می‌شده  وجود ندارد و به همین دلیل برخی مورخان معتقدند چارشنبه سوری بعد از اسلام وارد ایران شده است. در این روز مردم از روی آتش می‌پردند تا زردی خود را به آتش دهند و سرخی آتش را به جای آن بگیرند. در شاهنامه فردوسی بارها و بارها به گذر از آتش و اهمیت آن اشاره شده است. برای مثال داستان سیاوش یکی از این روایت‌هاست. بنابراین برخی می‌گویند مراسم چهارشنبه سوری حتی به قبل از دوره زرتشت باز می‌گردد و ریشه در افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی دارد.

کدام یک از جشن‌ های باستانی هنوز برگزار می‌شود؟

در این مقاله درباره جشن‌های باستانی ایران حرف زدیم و این جشن‌ها را به شما معرفی کردیم. به‌طورکلی در ایران باستان برای هر ماه یک جشن وجود داشته که در لیست جشن‌های دوازده گانه قرار می‌گیرد و در هر کدامشان یک الهه اهورامزدا را گرامی می‌داشتند و همچنین جشن هایی هم وجود داشته که در دسته جشن‌های مربوط به آتش و آب قرار می‌گرفته است. به طور کلی تقویم باستانی پر بوده است از جشن‌های مختلف زیرا مردم در آن زمان اعتقاد داشتن خداوند شادی را دوست دارد و دشمن غم و اندوه است و بنابراین شادی می‌کردند تا برکت و خوبی به زندگی‌شان وارد شود. درحال حاضر از این همه جشن باستانی تنها چند مورد مانند عید نوروز، چهارشنبه سوری و شب یلدا در همه جای ایران برگزار می‌شود و برخی دیگر از جشن‌ها را هم فقط در برخی شهرها می‌توانید ببینید. اما دانستن درباره جشن های ایرانی می‌تواند شما را کمی با ایران باستان و شکوه آن آشنا کند.

تاکنون هیچ نظری ثبت نشده است

مجله گردشگری

مشاهده همه مقالات
امتیاز 4.4 از 5 | از 102 کاربر