فرانسه کشور نام آشنای اروپایی که در طول تاریخ آوازه بسیاری در حیطه هنر و ادبیات غنی خود کسب کرده است. شاید کمتر کسی باشد که سررشتهای از ادبیات جهانی داشته و از نوآوریهای این کشور در ادبیات آگاهی نداشته باشد. زمانی که به بررسی جریانهای ادبی و موجهای ادبی و هنری در سراسر میپردازیم در مییابیم که اغلب آنها ریشه در کشور فرانسه دارند. این مورد در جوایز نوبل نیز کاملا مشهود است بهطوری که نویسندگان این کشور به لحاظ تعداد جوایز دریافتی نوبل ادبی بیشترین سهم را داشته و حتی اولین جایزه نوبل ادبیات هم سهم کشور فرانسه شده است.
آشنایی با ادبیات فرانسه
ادبیات فرانسه در معنا مجموعهای از آثار نوشته شده به قلم نویسندگان با ملیت فرانسوی یا فرانسوی زبان است. همچنین مجموعه ادبیات نگاشته شده توسط نویسندههای کشورهای دیگر که به زبان فرانسه هستند همچون کشورهای بلژیک، سوئیس، کانادا، سنگال، الجزایر، مراکش و… هم ادبیات فرانکوفون نامیده میشوند. در میراث ادبیات فرانسه آثار با ارزش دیگری وجود دارد که نویسندگان فرانسوی، این آثار را به زبانهای محلی مانند باشم یا بروتون به قلم تحریر در آوردهاند.
تاریخچه ادبیات فرانسه
نقطه آغاز پیدایش ادبیات فرانسه از قرون وسطی شروع شده و تا به امروز ادامه پیدا کرده است. در اوایل قرن 17«انوره اورفه»، با کتاب خود به نام «آستره» به شهرتی جهانی دست یافت. کتاب «آستره» شامل حوادث و وقایع زندگی روزمره بود. همچنین بخشهایی از این کتاب نیز به شرح حال نویسنده اختصاص دارد. این کتاب یکی از مهمترین آثار قرن ۱۷ محسوب میشود و بر تئاتر به ویژه تئاتر «مولیر»، اپرا همچنین ذهنیت قرن تاثیر بسیاری گذاشته است.
ادبیات فرانسه در این قرن به دو جریان عظیم ادبی یعنی «کلاسیسیم» و «باروک» دست یافت. این دو جریان ادبی در حالی کامل کننده هم بوده، در رقابت با یکدیگر نیز بودند؛ به دلیل آن که کلاسیسیسم پس از باروک به وجود آمد تعداد زیادی از قوانین و ارزشهای این مکتب را به چالش کشید و زیر سوال برد. نویسندگان بزرگی همچون «پیر کرنی» از هر دو جریانهای ادبی تاثیر گرفتهاند و تاثیر هر کدام از این جریانها در آثار ادبی آنها کاملا آشکار است.
ادبیات فرانسه در قرن 18
از نظر ادبیات فرانسه قرن ۱۷ با پایان یافتن پادشاهی «لویی چهاردهم» و قرن ۱۸ با انقلاب کبیر فرانسه به پایان رسید. قرن ۱۸ در فرانسه معروف به «عصر روشنگری» است. در این سده در فرانسه فلاسفه رشد بزرگی کرده و بر روی جامعه و به ویژه ادبیات تاثیر بسزایی داشتهاند. در قرن ۱۸ خردگرایی «دکارت» بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفت. میتوان گفت فیلسوفهای بعد از «دکارت» در واقع شاگردان و ادامه دهندگان راه وی بودهاند. در این قرن اولین دایرهالمعارف فرانسوی که شامل تمامی علوم روز بود به قلم «دیدرو» به رشته تحریر درآمد.
ادبیات فرانسه در قرن 19
ادبیات قرن ۱۹ فرانسه را باید به نوعی بارزترین دوره ادبیات کشور فرانسه به خاطر تعداد بالای آثار منتشر شده و جریانها همچنین مکتبهای ادبی به وجود آمده در آن محسوب کرد. نخست مکتب «رمانتیسم» و نویسندگانی همچون «شاتو بریان» و «ویکتور هوگو» ظهور کردند. بعد از آن شاهد به وجود آمدن مکتب «رئالیسم» و نویسندگان مشهوری از جمله «استاندال»، «بالزاک»، «گوستاو فلوبر» هستیم.
در نقطه مقابل مکتب «رئالیسم»، مکتب «ناتورالیسم» با نویسندگانی مانند « امیل زولا » به وجود آمد. در سالهای پایانی قرن هم اوج مکتب سمبولیسم را شاهد هستیم و نویسندگانی همچون «بودلر»، «مالارمه»، «ورلن» که ظهور کردند. مکتب سمبولیسم به معنای پنهان کلمات اهمیت زیادی میدهد. لازم به ذکر است که مکتبهای ادبی نام برده که بعد از یکدیگر به وجود آمدند و اصول و ارزشهای مکتب قبل خود را زیر سوال برده و به چالش کشیدند سبب از بین رفتن مکتبهای قبلی نشدند و آن مکتبها پیوسته به حیات خود ادامه دادند.
ادبیات فرانسه در قرن 20
ادبیات فرانسه در سده ۲۰ از بحرانها و مشکلات عدیده تاریخی، سیاسی، اخلاقی و هنری مختلف تاثیر گرفته است. یکی از مهمترین مکتبهای ادبی این قرن «سورئالیسم» نام دارد که در واقع نوعی دگرگونی در حوزه شعر محسوب میشود. از مکتبهای دیگر ادبی این قرن باید به «اگزیستانسیالیسم» اشاره کرد که از پیشروان آن «ژان پل سارتر» است.
در این قرن همچنین شاهد ظهور «رمان نو» با « الن رب گریه» هستیم. این مکتب در آغاز مورد توجه قرار نگرفت، اما بعدها نویسندگان زیادی از جمله «ژان اشنوز» و «دوراس» از آن تاثیر گرفتند. بعد از آن نیز شاهد پیدایش «تئاتر پوچ گرایانه» با نویسندگانی همچون « بکت» و «یونسکو» هستیم. میتوان گفت بعد از «رمان نو» مکتب ادبی به معنای خاص کلمه ظهور نکرد و اغلب سبکها و جریانهای تشکیل شده بیشتر به عنوان یک مجموعه ایده و فکر قلمداد میشدند.
مشاهیر ادبیات فرانسه
از معروفترین مشاهیر کشور فرانسه باید به افراد زیر اشاره کرد:
- ولتر
«ولتر» نام مستعار رمان نویس، فیلسوف، مقاله نویس، تاریخ نگار معروف فرانسوی «فرانسوا ماری آروئه» است که یکی از تاثیرگذارترین اندیشمندان «عصر روشنگری» در کشور فرانسه محسوب میشد. او همچنین در نگارش شعر و نمایشنامه بسیار توانا بود و به علوم نظری هم میپرداخت. گفته میشود «ولتر» به جهت حمایت از حقوق انسانها همچنین ترویج آزادی بیان در آثار خود، ذهنیتی چندین دهه جلوتر از زمانه و عصر خود داشته است.
- ویکتور هوگو
«هوگو» یک نمایشنامه نویس، شاعر و رمان نویسی بسیار پرکار و توانا بود که در زمان دوران حرفه ایِ ۶۰ ساله و موفقیتآمیز خود، میراثی باارزش از آثار ماندگار خود را برای نسلهای بعدی به جای گذاشته است. اغلب افراد به گونهای با نام رمانهای «ویکتور هوگو» آشنا هستند، به این دلیل که داستانهای او از معروفترین رمانها در اروپا و جهان است. آثاری همچون «گوژپشت نوتردام» و «بی نوایان» که بسیار مشهور هستند و تا کنون بارها به فیلم سینمایی، سریال، نمایش موزیکال و قالبهای هنری دیگر اقتباسی از آنها تولید شدهاند، به این نویسنده تعلق دارند.
- شارل بودلر
«بودلر» شاعر، مقاله نویس، منتقد هنری و مترجم بسیار توانا بود. او از تاثیرگذارترین افراد بر ادبیات نسل خود بوده و یکی از اصلیترین عوامل در رشد و ترویج «عصر مدرن شعر» در غرب محسوب میشد. همچنین یکی از تحسین شدهترین و تاثیرگذارترین کتابهای «بودلر» مجموعه شعری با نام «گلهای رنج» است.
شاعران بزرگی همچون «پل ورلن»، «آرتور رمبو»، «استفان مالارمه»، «ازرا پاوند» و «تی اس الیوت» از اشعار خیالانگیز و بدیع او تاثیر پذیرفتند. اشعار بودلر زندگی در شهرهای بزرگ را روایت میکرد و با اشعار پیش از خود، تفاوتهای فراوانی داشت. از دیگر نویسندگان نامی فرانسه باید به گوستاو فلوبر، امیل زولا، کی دو موپاسان، مارسل پروسنا و… اشاره کرد.
شاهکارهای ادبیات فرانسه
کتاب شهر بانوان، کریستین دی پیزان (۱۴۰۵)، کتاب قصههای مادر غاز، چارلز پرو (۱۶۹۶)، کتاب رابطهای خطرناک، پیر چودرولوس د لاکلوس (۱۷۸۲)، بینوایان، مردی که میخندد و… از جمله شاهکارهای ادبی فرانسه هستند که در سطح جهانی از شهرت بسیار زیادی برخوردار بوده و بسیار محبوب هستند.
کلام پایانی
ادبیات فرانسه همچون چشمهای جوشان است که به نظر نمیرسد پایانی داشته باشد. ادبیات غنی و پرآوازه این کشور طی سالیان دور از قرون وسطی تا کنون دستخوش حوادث و وقایع گوناگون دچار موجها و تغییراتی شده اما همچنان به قوت خود باقی مانده است و اکنون نیز نویسندگان پرآوازه بس بسیاری در این کشور وجود دارند بر گنجینه ادبیات فرانسه آثار باارزشی را اضافه میکنند.