تابستان بود و در فکر یک سفر مهیج و خوب بودم اما تصمیم نگرفته بودم به کجا سفر کنم. بعد از کمی تحقیق مقصد مشخص شد و آن هم سفر به مالزی بود. بعد از اخذ ویزا و گرفتن بلیط ساعت 10 صبح پرواز به سمت پایتخت این کشور یعنی کوالالامپور بود و سفر سه روزه من شروع می شد. بعد از هشت ساعت پرواز به کوالالامپور رسیدیم و با وسایل نقلیه فرودگاه به هتل رفتیم. خستگی راه اجازه بیرون رفتن از هتل را نداد و شام را در رستوران هتل خوردم و استراحت کردم.
روز دوم سفر به مالزی شروع شد و بخاطر گرمی هوا تصمیم گرفتم به مکانی برم که بتوانم شنا کنم، پارک آبی سان وی بهم معرفی شد و به آنجا رفتم. پارک آبی بزرگ و کاملی بود که از این همه امکانات خیلی لذت بردم، نهار هم در همانجا خوردم و تا ساعت 6 یا 7 عصر شنا کردم و در کنار استخر استراحت کردم. بعد از پارک برای قدم زدن به کوچه و خیابان های زیبای کوالالامپور رفتم که خیلی آرامش بخش بود. برای شام به یکی از رستوران های شیک که سی 8 نام داشت رفتم، در طبقه 38 برجی عظیم بود. اسیتک های لذیذی داشت که خوب و بی نظیر بودن. شب دوم سفر به مالزی تموم شد و باید خودم را برای روز سوم و آخرین روز آماده می کردم.
روز سوم باید به یکی از جاذبه های تفریحی میرفتم و مقصد هم آکواریوم کوالالامپور بود. ماهی های فوق العاده ای داشت که خیلی من را هیرت زده کرده بود. تا به حال این ماهی های زیبا را از این فاصله ندیده بودم و زیر دریا بودن را تجربه نکرده بودم. به زمان نهار نزدیک می شدیم و من هم گرسنه ام بود. از طرفی هم ساعت 6 عصر پرواز برگشت به تهران بود که نباید دیر می کردم. برای نهار به رستوران فرنگی پانی رفتم که غذاهای فرانسوی عالی داشت و بی نظیر بودند. بعد از صرف نهار به هتل برگشتم تا چمدان و وسایلم را جمع کنم تا به سفر به مالزی پایان بدم. دل کندن از این شهر رویایی سخت بود اما چاره ای جز برگشت وجود نداشت. به سمت فرودگاه حرکت کردم و پس از هشت ساعت پرواز به تهران رسیدم. سفر به مالزی یکی از تجربه های بی نظیر و عالی من بود که خیلی لذت بردم.